سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس خود را نشناسد، به غیر خود نادان ترباشد . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 90 اسفند 28 , ساعت 7:35 عصر

1)سال دوم دبیرستان یک استاد داشتیم که گیر داده بود سر امتحان همه باید کراوات بزنند و گفته بود هرکس نزد از نمره امتحانش دو نمره کم میکنه .چمران کروات نزد، استاد دو نمره ازش کم کرد. شد هجده. بالاترین نمره.

2)
مى گفتند «چمران همیشه توى محاصره است.» راست مى گفتند. منتها دشمن ما را محاصره نمى کرد. دکتر نقشه اى مى ریخت. مى رفتیم وسط محاصره. محاصره را مى شکستیم و مى آمدیم بیرون.

3) تصمیم گرفتم بروم پیشش، توى چشم هاش نگاه کنم و بگویم «آقا اصلا جبهه مال شما. من مى خوام برگردم.» مگر مى شد؟ یک هفته فکر کردم، تمرین کردم.
فایده نداشت. مثل همیشه، وقتى مى رفتم و سلام مى کردم، انگار که بداند ماجرا چیست، مى گفت «علیک السلام» و ساکت مى ماند.دیگر نمى توانستم یک کمله حرف بزنم.
لبخند مى زد و مى گفت «سید، دو رکعت نماز بخوان درست مى شه.»



لیست کل یادداشت های این وبلاگ