بر اساس یک الگوریتم از سر تا پا برایتان آسیب های جسمانی را می شمارم که در دو پست بالا آورده خواهد شد.
تو اینرنت گشتی میزدم دیدم خیلی موضو ع استمنا یا همون خود ارضایی را بزرگ کردن و راه های زیادی بیان کرده اند که شاید در آنها گم بشیم
لذا این پست فقط این مطلب را میرسونه که راه کار اصلی چیه ، راه های دیگه یه جورایی بر میگرده به همین دو راه
1- کنترل نگاه
بعضی آ میگن خب موقع خواب این فکرها را دیگه نمیتونیم کنترل کنیم این حرفشون واقعا درسته اما قرار شد ما کوتاه نیاییم پس یه جانشین براش میذاریم مثلا اونقدر خودمون را خسته میکنیم در طول روز که موقع خواب در اندک زمان کوتاهی خوابمون ببره
یا مثلا خودمون را مشغول فکر جذاب دیگه ای که برامون مهمه میکنیم
یاد شهید بزرگوار بخیر
شهید چمران تو کتاب خدا بود وهیچ کس نبود ش میخوندم که وقتی تو آمریکا بود و مشغول تحصیل گاهی شب ها وقتی اینگونه افکار اذیتش میکرده بلند میشده و تو نصفه شب شروع به ورزش تو پارک میکرده
که بعضی آ میگفتن چمران به سرش زده
آری مرد نبرد ، مرد تصمیم وتدبیر است
بچه ها ، رفقا خوبم ،آره میشه منتها باید من و تو بخواهیم و تنبلی نکنیم
منتظر پست های بعدی باشید
همه چیز درست از آنجایی شروع می شود که بلوغش گویند. خیلی گفته اند و شنیده ایم.
اما کسی جز من و تو شاید اینقدر دوران بحرانی آنرا درک نکرده باشد. من و تو در دوران سر نوشت ساز زندگی به عادت زشت استمناء مبتلا شدیم و بدانید و آگاه باشید که این تنها یک بیماری است. پس واگیر است و خطرناک. امّا خوشبختانه قابل درمان و پیشگیری است که اکنون من و تو باید درمان شویم، به امید روزی که ما پیشگیری کنیم برای آیندگان. درمانش یک داروی اساسی بیش ندارد؛ دارویش اینجاست؛ آن، « نگاه » است.
من (ح ـ ر) 5/17 ساله در مقطع ورودی به چهارم دبیرستان هستم، از سال .... مبتلا شدم و حال می فهمم دوست ناباب چیست و دوران بلوغ یعنی چه! ولی من پیروز شدم از این جهت که تسلیم نشدم و نوشتم برای تو، چون من هستم که تو را می فهمم و من هستم که خون دل خوردم از برای زندگی ام که با دستان خودم نابودش می کردم و این تویی که انتخاب می کنی زندگی با ذلت یا عزت را و عزتش خداست و ذلتش ...!
در اوج سقوط تسلیم نشیم ما میتوانیم
انتخاب با شما :
یا
لیست کل یادداشت های این وبلاگ