ما زین جهان از پی دیدار میرویم
از بهر دیدن حیدر کرار میرویم
درب بهشت گر نگشایند به روی ما
گوییم یا علی و ز دیوار میرویم
وقتی که قلبهایمان کوچکتر از غصههایمان میشود،
وقتی نمیتوانیم اشک هایمان را پشت پلکهایمان مخفی کنیم
و بغض هایمان پشت سر هم میشکند ...
وقتی احساس میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهممان است
و رنجها بیشتر از صبرمان ...
وقتی امیدها ته میکشد
و انتظارها به سر نمیرسد ...
وقتی طاقتمان تمام میشود
و تحمل مان هیچ ...
آن وقت است که مطمئنیم به تو احتیاج داریم
و مطمئنیم که تو
فقط تویی که کمکمان میکنی ...
آن وقت است که تو را صدا میکنیم آن وقت است که تو را آه میکشیم گره تکتک بغضهایمان را باز میکنی خوابهایمان را تعبیر میکنی، آرزوهایمان را برآورده می کنی ؛
و تو را میخوانیم ...
تو را گریه میکنیم ...
و تو را نفس میکشیم ...
وقتی تو جواب میدهی،
دانه دانه اشکهایمان را پاک میکنی ...
و یکی یکی غصهها را از دلمان برمیداری ...
و دل شکستهمان را بند میزنی ...
سنگینی ها را برمیداری
و جایش سبکی میگذاری و راحتی ...
بیشتر از تلاشمان خوشبختی میدهی
و بیشتر از حجم لبهایمان، لبخند ...
و دعاهایمان را مستجاب ...
قهرها را آشتی میدهی
و سختها را آسان
تلخها را شیرین میکنی
و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشوند
و سیاهیها سفید سفید ...
آموخته ام که
با پول
می شود خانه خرید
ولی آشیانه نه
رختخواب خرید
ولی خواب نه،
ساعت طلا خرید
ولی زمان نه،
می توان مقام خرید ولی احترام نه،
می توان کتاب خرید
ولی دانش نه
، دارو خرید ولی سلامتی نه
، خانه خرید ولی زندگی نه
و
بالاخره ، می توان
قلب خرید،
ولی عشق را نه.
می گویند زن، چراغ خانه است.
اما
لابد شنیده اید که در همین راستا، بعضی ها طرفدار "چلچراغ" شده اند
و بعضی ها هم تمایل به "صرفه جویی در مصرف برق" دارند!
با این حساب می شود این تعاریف را نیز ارائه داد:
دوست دختر:
چراغ گرد سوز! (در بلاد کفر، آن را GF می گویند. تحقیقات نشان داده این لغت، مخفف عبارت Gerdsooz Fitile (فتیله گردسوز) می باشد که در شرایط اضطراری، روشنایی اندکی می افروزد و خاموش شدنش سه سوته است و یک فوته!)
معشوق:
لامپ مهتابی! (در راستای رمانتیک بودن قضیه!)
همسر موقت:
لامپ کم مصرف!
همسر دائم:
همان چراغ خانه
همسر مطلقه:
لامپ سوخته!
همسر ایده آل:
چراغ جادو! (هردو افسانه اند!)
و اما شعر مرتبط:
با غول چراغ، آرزویی بکنید
از او طلب فرشته خویی بکنید
یک دانه بس است زن، مگر نشنیدید
خواهشا" در مصرف برق صرفه جویی بکنید
یاصاحب الزمان با تمام وجودم میگویم:
شب ز سودای سر زلف توام ، خواب کجاست
و ای دوست عزیز ، اگر به خورشید رسیدی
اگر به خورشید رسیدی ، سلام پروانگان بی پری چون مرا به او برسان و حالمان را برایش شرح بده که:
((کان سوخته را جان شد و آواز نیامد))
آقا جان دوست دارم خوب باشم ......اما چه کنم که بدون یاریت در جدال با شیطان های گوناگون ضعیف و ناامیدم ..........
میدونم همیشه ناظر و یاورم هستی اما اشکال من اینجاست که به انتظار تو نشسته ام:
به انتظار نشستن بزرگترین خطای بشریت است
پس:
من به انتظار تو میدوم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ